کپی‌رایتنیگ یکی از تکنیک‌ها و حوزه‌های نوشتن در فضای دیجیتال مارکتینگ است که قصد و نیت‌ش متقاعد کردن مخاطبین برای خرید یا استفاده از یک سرویس، محصول و… است.
من توی این مطلب سعی می‌کنم شما رو خیلی سریع با بدنه اصلی کپی‌رایتینگ، اجزا و اهداف هر کدوم آشنا کنم. البته این متن رو کوتاه می‌نویسم یا خیلی سریع ایده بگیرید و پیش برید وگرنه خود این مطلب می‌تونه مجموعه‌ای از موضوعات آموزشی مختلف باشه.
وقتی برای یه محصول یا سرویسی دارید کپی می‌نویسید سعی کنید در حداقل‌ترین حالت ممکن است المان‌های زیر استفاده کنید:
- عنوان گیرا
- توضیح کوتاه یک خطی
- بدنه اصلی
- سخن مشتریان
- ارائه تضمین
- CTA یا کال تو اکشن
عنوان گیرا
هدف: جذب سریع مخاطب – Get Attention
دو مورد از اولین چیزهایی که کاربر قبل از مراجعه به صفحه اصلی مشاهده می‌کنه، تصویر شاخص و عنوان مطلبه. برای تصویر شاخص باید با گرافیست مشورت کاملی داشته باشید و به همین دلیل این قضیه رو فعلا Skip می‌کنیم.
اما در ارتباط با عنوان، خیلی مهمه که براساس فاکتورهای مختلفی یه عنوان جذاب و گیرا رو به کاربر نشون بدید. من قبلا یه مطلب کامل راجع به اینکه چطوری یه عنوان خوب برای مطالب و کپی‌هاتون بنویسید، منتشر کردم. – «۴ تکنیک برای نوشتن هدلاین جذاب و بگیر! + مثال»
توضیح کوتاه یک خطی
هدف: سوق مخاطب به درون مطلب
سعی کنید برای هر مطلبی که می‌نویسید یک متن یک خطی کوتاه که یا توصیفی باشه یا تبلیغی بعد از تایتل اضافه کنید. برای مثال تصور کنید تایتل‌تون چیزی شبیه به «سرویس اسمبل کامپیوتر» هستش. در این حالت می‌تونید متنی مثل زیر رو به تایتل اضافه کنید:
اسمبل کامپیوتر به صورت آنلاین و خرید و تحویل آن در ۲۴ ساعت
این متن رو البته من بدون در نظر گرفتن هیچ فاکتوری نوشتم. اما شما این متن رو باید در قدم آخر انجام بدید که هم هدف تبلیغاتی شما توش قرار بگیره و هم متن «بدنه اصلی» رو پوشش بده.
بدنه اصلی
هدف: ارائه‌ای کامل از سرویس مورد نظر
برای نوشتن مطلب سعی کنید با یه چالش شروع کنید. اینکه مثلا قبل از ارائه این سرویس یا محصول چه مشکلی برای کاربران وجود داشت. بعد سراغ این برید که چطوری این محصول قراره به مخاطب کمک کنه. از مزایای سرویس‌تون بگید و… .
سخن مشتریان
هدف: کسب اعتبار از طریق دیگران
از افراد و شرکت‌های مطرحی که از سرویس شما استفاده کردن بخوایید که راجع به محصول‌تون نظر بدن و اونا رو توی وبسایت نشون بدید. اینکار باعث می‌شه تا اعتبار جمعی پیدا کنید و به مخاطب این پیام رو بدید که دیگرانی هم از این سرویس استفاده کردن و راضی بودن.
ارائه تضمین
هدف: ریسک‌پذیری شما و اطمینان‌تان از محصولات
به کاربران پیشنهاد مستقیمی بدهید و مثال‌های عملی و تضمین‌های واقعی را به آن‌ها نشان دهید. برای مثال بگویید که این محصول ارزان‌ترین راه‌حلی است که شما می‌توانید پیدا کنید. یا این سرویس امن‌ترین حالت ممکن برای پیاده‌سازی یک وبسایت است. چیزهایی از این دست نشان می‌دهد که شما چقدر از سرویس خودتان آگاهی و اطمینان دارید.
البته سعی کنید اینکار رو به بهترین شکل ممکن انجام بدید چرا که برای‌تان مسئولیت ایجاد می‌کند.
CTA یا کال تو اکشن
هدف: سوق مخاطب به انجام عمل
تمام این مراحل را پشت سر گذاشتیم تا کاربر در نهایت یک عکس و العملی از خود نشان دهد. CTA این امکان را ایجاد می‌کند تا چنین کاری را انجام دهیم. با استفاده از یک CTA درست، کوتاه و گیرا می‌توانید به هدف نهایی خود یعنی استفاده مخاطب از سرویس‌تان برسید.
در پایان
تمام عناوینی که اینجا نوشتم رو سعی کردم به صورت خیلی کوتاه مطرح کنم. اما اینو در نظر بگیرید که هر کدوم از این موارد نیازمند آموزش و استفاده از رویکردهای درست است.
