چند وقت پیش بود که بنابر ضرورتی که مدیر وبسایت راکت دید به یک کتابچه کوچیک و جمع و جور نیاز پیدا کردیم تا افرادی که قصد یادگیری برنامه نویسی رو دارند خیلی سریع بتونن مسیرهای کلی دنیای برنامه نویسی رو پیدا کنند و روش یادگیریش رو پیدا کنند.
به همین دلیل این وظیفه رو به بنده دادن و ازشون خواستم تا استراتژی کلی کار رو بهم بگند تا بفهمم دقیقا با چه نیازمندیهایی روبرو هستیم و در نهایت قصد داریم که مخاطب کتابچه به کدوم سمت پیش بره. بعد از اینکه یک لیست کلی از کارها رو بهم ارائه داد منم چند تا اصلاحیه و پیشنهاد اضافه کردم و بعد از تایید شدنشون کار رو شروع کردم.
کلیت قضیه این کتابچه این بود که به صورت کلی مخاطب رو با مسیر یادگیری برنامه نویسی آشنا کنیم و بعد از اون اونا رو به سمت دورههای آموزشی خود وبسایت راکت سوق بدیم. به همین دلیل جدای از اینکه متن میبایست راهنمایی علمی باشه، میبایست وجه مارکتینگ هدف رو هم پوشش بده. معمولا این کار برای وبسایتها و پلتفرمهایی که اول کارشونه برای یک کپی رایتر یا نویسنده سخت و چالش برانگیزه چون امکانات و انتخابها محدوده و سخته که بتونیم هم علمی پیش بریم و هم مارکتینگ رو جلو ببریم.
اما با راکت این چالش تا حد زیادی خود به خود حل شده بود چرا که محصولات آموزشی تنوع زیادی داشت و میشد بین همشون مانور داد. به هر حال کار رو شروع کردم و روی یک دفترچه یادداشت اولش یک مسیر محتوایی یا یک نقشه قدم به قدم درست کردم. منظور از این مسیر محتوایی اینه که بیاییم کلیت کار رو به یک تعداد عنوان و هد-لاین خلاصه کنیم. مثلا برای این کتابچه تقریبا ۹ عنوان انتخاب کردم و روی اونا مانور رفتم.
همیشه هم توی ذهنم بود که این عنوانها باید با هم با علمی بودن متن جور بشه و هم با بحث مارکتینگ محتوایی. به همین دلیل ترجیح دادم که با مقدمهای کلی از اینکه برنامه نویس کیه و چکاری انجام میده و در حال حاضر چقدر حقوق میگیره و… شروع کردم و بعد سروقت آینده نگری و… رفتم.
یک مقدمه خوب باعث میشه که خواننده واقعا جذب محتوا بشه و ادامه رو بخونه. به نظرم چالش برانگیزترین بحث یک نوشته اول مقدمهشه و بعد پایان بندی اون. وسطاش خیلی سادهتره چون تقریبا معلومه که میخوای چیکار کنی.
چالشهای لندینگ پیج
بعد از تموم کردن کتابچه و تایید نهایی، چالش بعدی که پیش میاومد بحث لندینگ پیج خود کتابچه بود. چالشی که اینجا وجود داشت این بود که من میبایستی با طراح رابط کاربری و توسعه دهنده و مدیر مجموعه به صورت ریموت ارتباط داشتم و دقیقا نیازمندیهای خودم و محتوام رو بهشون میگفتم و در نتیجه کمی به صورت ریموت اینکارا سخته. البته که مطمئنا کاری نیست که انجام نشدنی باشه و در نهایت لندینگ پیج کتابچه هم به خوبی درست شد.
یکی دیگه از چالشهای این لندینگ پیج این بود که نوع محتوای متنی متفاوتی داشت. وقتی شما بلاگ یا مقاله مینویسید یک سیر خطی محتوا رو در اختیار دارید که باید بنویسید و تحویل بدید. اما اینجا شما با شکلهای مختلفی از محتوا همراه هستید.
بخش اول یک عنوان یا معرفی کلی محصول با یک دکمه CTA بود که باید یک توازن و همخوانی رو با هم بوجود میآوردم اونم توی ۴۰ تا ۶۰ کلمه و یک دکمه ۳ تا ۵ کلمهای.

بقیه قسمتهای این لندینگ پیج هم با محتواهای متنی متفاوتی روبرو بود. مثلا سوالات متداول، ویژگیهای کلی کتابچه، انتخاب درست قطعههایی از کتابچه و در نهایت یک سخن نهایی که شانس بیشتری برای استفاده از محصول رو پیدا کنیم.

به صورت کلی پروژه خوب از آب دراومد و با انتظارات خودم سازگاری داشت. به نظرم که چالش جدیدی بود و منم تشنه همچین چالشهایی.