به ضرورت استفاده از المانهای بصری برای بهتر متوجه شدن یه موضوع واقفم و میدونم که خیلی از افراد در دنیا هستند که تصاویر و ویدیوها رو ترجیح میدن.
ولی با وجود اینکه منم چندان به لحاظ سنی آدم پیری نیستم و تازه ۲۵ سالم شده، خیلی Old-Style فکر میکنم و بیشتر از هر چیزی به متن علاقه دارم.
تنها متن برای من حکم مفهوم را دارد و تنها متن است که نبوغ یک مؤلف را نشان میدهد.
زمانی که مشغول کتاب خواندن هستم (اغلب ادبیات و فلسفه) جادوی کلمات به صورتی عجیب تصاویر و المانهای عجیب و غریب ذهنی رو برای من تداعی میکنند و فکر میکنم که اگر یک خواننده حرفهای باشید این تجربه رو کسب کردید.
ایکاش (این تنها یک ایکاش غیرمحتمل در دنیای سریع ماست) به متن برگردیم و بیشتر متن بخوانیم. البته من این موضوع را درک میکنم که در زمانه ما اصل روی دریافت هر چه بیشتر اطلاعات در بازه زمانی کمتریست؛ کاری که متن از عهده آن کمتر بر میآید.
تصویر در بیشتر مواقع برای من حکم یک مفهوم ثابت و پایدار را دارند که کاری با آنها نمیشود انجام داد. البته با سبکها و مکاتب مختلف تصویر و المانهای بصری آشنایی دارم و برخی از این موارد را به هیچ عنوان نمیتوان تفسیر کرد. اما در نهایت متونی هستند که هیچ چیز نمیتواند جای آنها را بگیرد.
هر چند که تقریبا به این موضوعات خوشبین نیستم چرا که عصر کپیرایتینگ و نوشتن متن تنها برای پر کردن یک فضای خالی به نام بلاگ، لندینگ پیج و… است اما در ساحت یک زندگی شخصی، همواره متن را مقدس میشمارم و به آن قسم میخورم!
دیدگاهتان را بنویسید