سوال اولی که باید پرسیده بشه اینه که اصلا اصطلاحی به عنوان «بلاگ استرمینیگ» وجود داره یا نه؟ حقیقتا من این اصطلاح رو ظاهرا از خودم درآوردم و در حوزههای دیجیتال مارکتینگ و کانتنت وجود نداره یا مستندسازی نشده.
هدف از بلاگ استریمینگ به زبان ساده، تحویل هرچه سریعتر محتوا به کاربرِ. برای انجام اینکار هم یه سری نکات باید رعایت بشه که البته فقط تو ذهنم پیادهسازیشون کردم و هنوز در یک Scale بزرگ ازش استفاده نکردم.
سعی میکنم توی این مطلب ایدهام رو به اشتراک بگذارم و اگه خواستید با اهل فنش بیشتر صحبت میکنم.
چالش اصلی
با چالش اصلی وبلاگنویسی شروع کنیم! در یک محیط سازمانی وقتی که قصد داریم یه مطلب رو ارائه بدیم این مطلب باید چند Point رو رد کنه تا بالاخره بدست انتشار (کاربر نهایی) برسه:
- تحقیق روی موضوع توسط ارشد تیم
- نوشتن بریف اولیه
- پیدا کردن منابع مناسب برای تولید محتوا
- سپردن بریف به نویسنده مربوطه
- ویراستاری
- قرار دادن مطلب روی وبسایت
انجام چنین کاری به صورت متوسط ۲ تا ۳ روز زمان کاری نیاز داره که چندان رویکرد سریعی برای تولید محتوا نیست.
راهحل
وقتی یه نویسنده برای مدتی توی یه شرکت کار میکنه فعالیتهایی که باید انجام بده قاعدتا دستش میاد. یعنی میدونه محتوایی که شرکت ازش میخواد چیه، چه کلمات کلیدی، چه محصولاتی، چه نوع مخاطبانی و… هدف اون نوشته هستند.
در این صورت نیازی به نوشتن بریف (به صورت General) دیگه نیست و تنها میشه روی محتوایی که قراره حساسیت موضوعی بالایی دارند روال سابق طی بشه. در این صورت نویسنده بدون چالش موضوع مد نظرش رو انتخاب میکنه و شروع به نوشتن میکنه و ویراستاری و بوم! توی ۸ ساعت یه مطلب مثلا ۸۰۰ تا ۱۴۰۰ کلمهای آماده انتشاره!
آیا همه چیز به همین سادگیهاست؟
در پاسخ این سوال باید بگم که تقریبا خیر! چند چالش اصلی وجود داره که باید ابتدا دید آیا میشه اونا رو حل کرد یا خیر! البته سعی میکنم راهحل هر کدوم از چالشها رو هم در صورت امکان عنوان کنم!
چالش اول: نویسنده
یکی از چالشهای اصلی برای انجام اینکار خود نویسنده هستش! آیا نویسنده ما Dedicate داره کار میکنه یا نه همه چیز رو به عنوان یه سری وظیفه اجباری میبینه که ترجیح میده ساعت کاریش رو پر کنه و بره خونه فیلمش رو ببینه و خلاص! (احساس میکنم دارم جاج میکنم :\ )
این موضوع خیلی مهمه. من تا به حال جدای از «سه ماه اول کاریم» روی موضوعی که علاقهای بهش نداشتم تولید محتوا نکردم. به همین دلیله همیشه با دید باز به محتوا سایت نگاه کردم و نقشه راهی رو برای نوشتن مطالب جدیدتر برای خودم ترسیم کردم.
به همین دلیل چالش اصلی برای رسیدن به بلاگ استریمینگ رو نویسنده قرار دادم چون واقعا اساسیترین نقش در رسیدن به این هدف رو این فرد داره!
چالش دوم: ویراستاری
یکی از اصلیترین چالشهای تولید محتوا، ویراستاری مطلبه! خب برای انجام چنین کاری چه کاری باید انجام بشه؟! سه رویکرد کلی برای این حالت وجود داره!
پرسنل کم: برای وبلاگها و وبسایتهای محتوا محوری که تعداد نویسندگان کمی داره ضروریه که هر فرد مطالب خودش رو خودش ویراستاری بکنه!
پرسنل زیاد: اگه تعداد افراد محتوا نویس زیاد هستند، میتونیم یک تا دو نفرشون رو به عنوان ویراستار تمام وقت در نظر بگیریم. هدف از انجام چنین کاری اینه که نویسندهها به صورت سریع محتوا آماده کنن و وقتشون رو صرف ویراستاری اون مطلب هدر ندن و به بخش دیگری اون رو منتقل کنند. ویراستارها هم میتونن مطلب رو ویرایش بکنن و هم میتونن ویراستاری رو انجام بدن!
چالش سوم: پلتفرم
خیلی از نویسندهها به صورت عادی نوشتههاشون رو توی Word یا Google Docs مینویسن و بعد همونو کپی میکنن توی پنل وردپرسی یا هر جای دیگهای که هست!
خب چرا؟! خیلی از مطالب مخصوصا مطالب فنی و تکنیکال شامل تصاویر و کدها و ریزهکاریهای دیگهای هستش که کپی کردنشون توی وردپرس خودش یه چالش بزرگ به حساب میآد.
شخصا من محتوا رو به صورت مستقیم روی وردپرس قرار میدم و همونجا به حالت پیشنویس درمیارم. اینطوری خیلی بهتر میتونم متوجه بشم که از چه تایتلی، چه لینکی و… استفاده کنم که در نهایت همون حالت هم منتشر میشه.
از طرفی این حالت، وضعیت همکاری بین افراد مختلف رو بهتر میکنه. دیگه نیازی نیست لینک فایلی که ساختید رو برای ویراستار یا مدیر و… بفرستید، کافیه اون فرد وارد پنل وردپرس بشه و مطلب رو همونجا بخونه، ویراستاری یا منتشرش کنه!
چالش چهارم: پلن محتوایی!
قصد و نیت استریمینگ اینه که دیگه نقشه محتوا و… کامل حذف بشه. شبیه حالتی که ما داریم یه چیزی رو فلبداهه میگیم. اما از اونجایی که ما سر و کارمون با نوشتنه میتونیم این فلبداههها رو ویرایش کنیم و در نتیجه مشکلی پیش نیاد.
استریم بلاگینگ برای کی خوبه برای کی بد؟
اما سوال اصلی! استریم بلاگینگ برای کی خوبه و برای کی بد؟
استریم بلاگینگ برای همه مناسب نیست. بیشتر باید توسط شرکت و وبلاگهایی استفاده بشه که تا به حال تمام محتوای اولیه و ضروری رو تولید کردن و روی وبلاگ قرار دادن. حالا فقط باید به جزئیات دیگه پرداخت و حول محور مطالب کنونی، مطالب بیشتری نوشته بشه.
مثلا وبسایت زومیت، سکان آکادمی، راکت، دیجیکالا مگ و… از این تکنیک میتونن به خوبی استفاده کنن و شاید هم همین الان تا حدی همین مسیر رو پیش میرن.
اما وبلاگی که چهارچوب محتوایی مشخصی نداره و هنوز محتوای اصلیش رو وارد نکرده بهتره که براساس پلنهای قدیمیتر (جدول هفتگی محتوا) و… پیش برن.