گزارش هفتگی ۱۴ مهر – بروزرسانی‌ها

این هفته تصمیم بر این شد تا سه هفته بیشتر از اینکه تمرکزمون رو روی تولید محتوا بذاریم، محتواهای قبلی وبسایت شرکت رو بروزرسانی کنیم. حالا این موضوع دلیل اصلی‌ش مربوط میشه به سئو وبسایت و تلنگر اصلی این موضوع رو هم مدیر بخش SEO و مدیر اصلی سایت زد.

توی این گزارش هفتگی هم می‌خوام از اهمیت این کار و چرایی انجامش بگم و همچنین گزارشی از کارهای مختلفی که انجام دادم رو تحویل میدم.

ادامه خواندن گزارش هفتگی ۱۴ مهر – بروزرسانی‌ها

طول محتوا باید چند کلمه باشه؟

این سوال سختیه و دلیل سخت بودن‌ش اینه که اگه دنبال یه جواب سرراست و واضح برای این سوال باشیم مطمئنا بدون در نظر گرفتن یکسری فاکتور، ناممکن خواهد بود. سوال «طول محتوا باید چند کلمه باشه؟» مثل اینه بپرسیم چقدر از قرص ویتامین D3 استفاده کنم؟ حالا البته خیلی مثال خلاقانه‌ای نبود اما در نهایت برای پاسخ به این پرسش هم نیازه که یه سری فاکتور اندازه‌گیری بشه و در نهایت براساس نیازمندی‌تون اون مقدار رو تعیین کنیم.

طول محتوا یک فاکتور خیلی مهم در مسئله دیجیتال مارکتینگ، بالا بردن رنک سئو، بهبود تجربه کاربری وبسایت و… هستش و نباید سرسری ازش عبور کنیم. به همین دلیل من قصد دارم امروز شما رو با فاکتورهایی آشنا کنم که در نهایت باعث میشه طول محتوایی که باید تولید کنید دستتون بیاد. جدای از اون یکسری استاندارد برای حجم تولید محتوا براساس تعداد کلمه رو بهتون می‌گم.

ادامه خواندن طول محتوا باید چند کلمه باشه؟

گزارش هفتگی ۷ مهر – شب یا روز؟

گزارش هفتگی هفته اول مهر ماه

این هفته جدای از کارهای روتینی که بایستی انجام می‌دادم با دو چالش یا سوال روبرو شدم. اولین پرسش راجع به ساعت کاری و تنظیم خواب و چیزهایی از این دست بود و چالش بعدی «ناتوانی» در انجام یک تسک بود که قصد دارم به صورت کوتاه توی این گزارش هفتگی راجع به هر دوتاشون صحبت بکنم و بعد کارهایی که این هفته انجام دادم رو فهرست بندی کنم.

ادامه خواندن گزارش هفتگی ۷ مهر – شب یا روز؟

Technical Content Writer کیست؟

فرایند تولید محتوا توی استانداردترین حالت‌ش به این شکله که شما توی یه شرکتی استخدام می‌شید و با محصولات و سرویس‌های اون شرکت آشنا می‌‌شید و در نهایت برای این محصولات براساس یک پلن مارکتینگ، محتوا تولید می‌کنید. این کلی‌ترین تعریفی هستش که از یک تولید کننده محتوای متنی به عنوان یک شغل میشه گفت.

نویسنده محتوای تخصصی و تکنیکال

اما این تمام ماجرا نیست. شرکت‌های ایرانی به صورت کلی ایده‌ای از اینکه تولید محتوا خودش دسته‌بندی‌های متفاوتی داره ندارن و مقصر هم نیستند چون حقیقتا یک تیم متخصص معمولا مدیریت شرکت رو بر عهده نمی‌گیره و متخصص منابع انسانی هم چندان در این زمینه متبحر نیست که ایده‌آل اینه که این افراد بدونن که دقیقا چه کسی رو باید برای چه چیزی استخدام کنند.

مثلا مطمئنم هنوز کمتر کسی هست که بدونه Content Specialist و Copywriter چه فرقی با همدیگه دارن. در این دسته بندی یک حالت دیگه وجود داره که Technical Content Writer یا تولیدکننده محتوا تکنیکال یا تخصصی نام داره. امروز می‌خوام راجع به کارهایی که این بنده خدا انجام می‌ده صحبت کنم.

ادامه خواندن Technical Content Writer کیست؟

اولین تجربه تولید محتوای تکنیکال به زبان انگلیسی

مدتیه که خودم رو آماده می‌کنم برای اینکه به صورت دورکاری با وبسایت‌های خارجی کار بکنم و توی بلاگ‌ها و قسمت مستندات به یه Technical Content Writer تبدیل بشم. اولین قدمم رو پارسال با گرفتن آیلتس برداشتم اما حقیقت‌ش رو بگم چندان کمکی توی نوشتن بهم نکرد و نتونستم خیلی توی مسئله Creative Writing روش حساب کنم. به همین دلیل تصمیم گرفتم تا به جای مطالعه کتاب به زبان فارسی یا کوردی، کلا روند مطالعاتی‌م رو به زبون انگلیسی دنبال کنم و در اولین تلاش یک بلاگ پست نوشتم.

البته اینکه چقدر موفق بودم یا نه به مخاطبین بستگی داره اما به صورت کلی خودم از این بلاگ پست خیلی خوشم اومد و به نظرم رسید که واقعا می‌تونم روی این توانایی کار کنم و توسعه‌ش بدم. برای مطالعه کامل به لینک زیر مراجعه کنید:

Astro: A Web Framework for Content

بعدا در رابطه با تولید محتوای تکنیکال و اینکه چیه بیشتر صحبت می‌کنم و فعلا این یادداشت رو فقط نوشتم تا یه نمونه کار معرفی کرده باشم.

گزارش هفتگی ۳۱ شهریور – روزمرگی‌ها

یک هفته دیگه گذشت و مقالات و مطالب و تولید محتواهای جدید و چندتا چالش دیگه که به صورت یکسری نکته و یادداشت می‌نویسم. اول از همه اینکه تولید محتوا برای راکت، پچیم و هم‌روش کماکان پیش میره و توی یک هفته گذشته جمعا ۱۲ مطلب جدید نوشته شده که فکر کنم حول و حوش ۲۰ هزار کلمه باشه.

نمی‌خوام دونه به دونه مقالات رو با جزئیات‌شون بذارم فقط عناوین رو قرار میدم که مطلب شلوغ نشه. اما قبل از اون دو چیز بگم.

ادامه خواندن گزارش هفتگی ۳۱ شهریور – روزمرگی‌ها

۴ تکنیک برای نوشتن هدلاین جذاب و بگیر! + مثال

هدلاین یا همون عنوان مطلب، اولین و اساسی‌ترین چیزیه که در کنار تصویر شاخص می‌تونه کاربر یا بازدیدکننده رو به خودش جلب کنه. در واقع انتخاب یک هدلاین یکی از چالش برانگیزترین بخش‌های تولید محتوا به حساب می‌آد و خلاقیت و شناخت خوبی از مخاطب می‌خواد تا بتونیم یه هدلاین جذاب و گیرا بنویسیم. توی این بلاگ پست می‌خوام با ۴ تا تکنیک یا نکته آشناتون بکنم تا بتونید هدلاین‌های بهتری رو بنویسید و سعی کنید که ذهن مخاطب رو با این هدلاین‌ها درگیر کنید. هدف نهایی از نوشتن چنین هدلاین‌هایی جذب کردن مخاطب و وادار کردن اون به مطالعه ادامه مطلب و درگیر شدن با کانتکس هستش.

تکنیک‌های نوشتن عنوان مطلب

قبل از هر چیزی اینو بگم که این تکنیک‌ها رو یکجا با همدیگه و به صورت ترکیبی نباید استفاده کنید چون تعارض پیش می‌آد بینشون. هر کدوم از این تکنیک‌ها رو هم باید در چهارچوب خودش به کار ببرید و ممکنه مثلا تکنیک اول به درد یک وبلاگ رسمی نخوره و بهتر باشه از تکنیک دوم استفاده کنید. یا مثلا تکنیک سوم فقط روی شبکه‌های اجتماعی جواب میده و به درد وبسایت نمیخوره. در نتیجه عاقلانه تصمیم بگیرید که از کدومشون، کجا استفاده کنید.

۱- روی کنجکاوی مخاطب سرمایه‌گذاری کنید

با استفاده کردن از یک هدلاین رمزآلود سعی کنید تا کنجکاوی کاربر یا مخاطبتون رو به حد اعلا برسونید. یه بحثی هستش می‌گن که Mystery Or History? که در بیشتر مواقع جواب همون Mystery هستش. خیلی واضح بگم اینه که کاربر بیشتر وقتا دوست داره وارد یه بازی بشه که معلوم نیست دقیقا نهایتا به چیزی قراره برسه. این دسته از مخاطبین رو باید براساس اون پلتفرم و قسمتی که دارید براشون می‌نویسید نشانه بگیرید. مخاطبی که برای پیدا کردن یک مطلب آموزشی سر راست وارد وبسایت شما شده ممکنه که از اینجور هدلاین‌ها خوشش نیاد.

مثال عملی مثال: برنده مسابقه فردا کیه؟

مثلا اگه یک وبسایت ورزشی داشته باشید و مخاطبین‌تون هم توی تب و تاب فوتبال و… باشن با دو حالت از کنجاوی روبرو میشن. مسابقه فردا منظور کدومه؟ خب کی برنده میشه براساس آنالیز و بررسی اینا؟

۲- واضح و صریح بنویسید

یه هدلاین واضح و صریح در واقع به صورتی نوشته میشه که نتیجه کلی مطلب رو به کاربرش بگه و خیلی خودمونی بگم قرار نیست توی این تکنیک مخاطب رو بپیچونیم. چنین هدلاینی مستقیما به کاربر میگه که توی مطلب چه چیزهایی وجود داره و در نهایت چه محتوایی رو قراره مشاهده بکنه. برای وبسایت‌هایی که مخاطبین‌ش جدی‌تر هستند و هدفمند‌تر از حالت قبلی وارد وبسایت می‌شوند این تکنیک می‌تونه کاربردی باشه.

مثال عملی مثال: آموزش نصب وردپرس روی لوکال هاست

اگه یه وبسایت آموزشی داشته باشید و از این هدلاین استفاده کنید می‌تونید هم بهتر کاربر رو جذب کنید و هم سریع‌تر نیازمندی‌هاشون رو حل کنید.

۳- قدرت کلمات در نوشتن را در نظر بگیرید

توی هر زبونی یکسری کلمه وجود داره که بسته به ناخودآگاهی جمعی کاربران و بازدیدکنندگان از قدرت و سطح نفوذ‌پذیری بیشتری برخوردار هستند. این موضوع بیشتر یک مقوله روانشناسیه و باید حتما مطالعه خوبی روی این بخش از هدلاین نویسی مطالعه بشه. استفاده از کلمات و جملاتی که به کاربرتون شوک وارد می‌کنه می‌تونه خیلی اونا رو درگیر بکنه.

مثال عملی مثال: معاون رئیس جمهور عراق به قتل رسید

ببینید بین کلمات ترور، کشته و قتل یک اشتراک مفهومی وجود دارد اما هر کدوم این کلمات از قدرت متفاوتی برخوردار هستند که در نهایت باعث میشن سطح جذابیت و گیرایی متفاوتی داشته باشه.

۴- باور مخاطبین رو به چالش بکشید + قلقلک‌شون بدید!

تصور کنید برای مدت طولانی X به عنوان بهترین محصول به مخاطبین معرفی شده و اگه از مخاطبین هم بپرسید میگن که براساس تجربیاتمون X بهترین محصوله. حالا تصور کنید که با معرفی یک محصول جدید قصد دارید این باور رو نابود کنید. همین موضوع رو روی یکی از مقالات وبسایت راکت امتحان کردم و بازدید 100 هزاری گرفت در حالی که مخاطبین‌ مقالات راکت در ماه حول و حوش ۲۰ هزار نفر هستند. لینکش رو توی مثال زیر میارم:

مثال عملی مثال: Fleet رقیبی جدید برای VSCode

برنامه‌نویس‌ها و توسعه دهندگان خیلی وقته که می‌دونن VSCode بهترین ویرایشگر دنیاست و رقیبی براش وجود نداره ولی وقتی چنین هدلاینی رو دیدن با خودشون گفتن مگه میشه؟ بذار ببینیم چیه؟

جمع‌بندی

هر کدوم از تکنیک‌هایی که گفته شد در شرایط مربوط به خودش می‌تونه استفاده خیلی خوبی داشته باشه. انتخاب تکنیک اشتباه برای هر پلتفرمی می‌تونه نابود کننده باشه! نگید نگفتم ها!

بازاریابی محتوا یا Content Marketing: مزایا و معایب

کانتنت مارکتینگ یا بازاریابی محتوا یک روش اثبات شده و قویه که به شرکت‌ها و استارتاپ‌ها کمک می‌کنه تا بتونن خودشون و محصول‌شون رو به دنیا معرفی بکنند. این شکل از بازاریابی قدمت طولانی داره و خیلی وقته که ازش استفاده میشه. اما با گذشت سال‌ها از استفاده از اون، روش‌ها و تکنیک‌های جدیدی توسعه پیدا کرده که ما تولید کننده‌های محتوا با این موارد باید سر و کار داشته باشیم.

به هر حال امروز قصد دارم که از مزایا و معایب بازاریابی محتوا بگم تا به صورت خیلی واضح‌تر و البته درست‌تری با این موضوع روبرو بشید و در نهایت به صورت منطقی‌تری سراغ این حالت از بازاریابی برید.

خوبی‌ها و بدی‌های بازاریابی محتوا
مزایا و معایب بازاریابی محتوا – منبع تصویر

مزایا

من هر چی فکر کردم و به کلیات ماجرا نگاهی انداختم ۵ مزیت کلی به نظرم اومد که البته همه‌ مزایا بازاریابی محتوا رو شامل نمیشه اما این‌ها به نظرم مهمترین‌هاشون هستند:

  1. بالا بردن شانس دیده شدن: محتوا مهمترین المانی هستش که می‌تونه حضور شما در دنیای اینترنت، شبکه‌های اجتماعی و موتورهای جستجوگر رو توجیه بکنه. این موارد مهمترین بسترهایی هستند که مشتریان با اونا شما رو می‌شناسند و در نهایت با شما تعامل برقرار می‌کنند. در نتیجه یک محتواگذاری خوب، کلید داشتن جایگاه خوب در دنیای اینترنت است.
  2. اعتماد‌سازی: ایجاد محتوای خوب و بهینه و البته مفید باعث میشه که مشتری‌ها با آسانی بیشتری به شما اعتماد کنند و در نهایت بتوانند از سرویس‌های شما بهره ببرند. این نکته اگه به خوبی پیاده‌سازی بشه می‌تونه دهن رقیباتون رو سرویس بکنه 🙂
  3. کم هزینه بودن: تولید محتوای خوب یکی از روش‌های کم هزینه برای بازاریابی هستش. به نسبت بیشتر حالت‌های بازاریابی، محتوا گذاری هزینه کمتری را برای شما ایجاد خواهد کرد.
  4. محتوای بیشتر، شانس بیشتر برای فروش: محتوا یکی از حالت‌های بازاریابی‌ست که مستمر بودن و به صورت مداوم تولید کردن آن، نه تنها باعث دور کردن کاربران از خودتان نمی‌شود بلکه شانس شما برای جذب مخاطب و فروش بیشتر را افزایش می‌دهد.
  5. نرخ تبدیل بالا: محتوا شانس شما برای تبدیل بازدید کننده به مشتری را بسیار بالا می‌برد چرا که جا برای استفاده از CTA و پروموشن در بین محتوا بسیار زیاد بوده و امکانات دیگر برای پیاده‌سازی تکنیک‌های تبدیلات کاربری زیاد وجود دارد.

معایب

۵ تا عیب یا مشکل یا بهتر بگم چالش هم در زمینه Content Marketing وجود داره که اونا رو هم همین زیر گفتم:

  1. زمان‌بر بودن: محتوا نویسی یکی از کارهایی‌ست که معمولا نسبت به دیگر حالت‌های بازاریابی زمان‌برتر بوده و در نتیجه به تلاش و مدت زمان زیادی نیاز دارد.
  2. نتایج دیرهنگام: نتیجه بازاریابی محتوا و تاثیرات اون معمولا کمی طول می‌کشد و در نتیجه اگر برای مشاهده نتایج عجله داشته باشید سراغ محتوا نروید. محتوا یک استراتژی بلند مدت است.
  3. رقابتی: از اونجایی که این شکل از بازاریابی یکی از اصلی‌ترین حالت‌های حضور در دنیای آنلاین است، بیشتر شرکت‌ها از این حالت استفاده می‌کنند و در نتیجه با یک حالت بسیار رقابتی روبرو هستید.
  4. نیاز به مداوم بودن: این مورد یکی از دلایلی‌ست که بسیاری از مجموعه‌ها زود از دست محتوا کلافه می‌شوند. شما باید در تولید و انتشار محتوا مداوم و مرتب باشید. در غیر اینصورت محتوای شما نمی‌تواند چندان کاربردی باشد.
  5. نیاز به متخصص: تولید محتوا نیاز به مجموعه‌ای از متخصصین دارد. نویسنده حرفه‌ای، متخصص سئو، دیزاینر و… .

جمع‌بندی

بازاریابی محتوا یک رویکرد بسیار جدی و البته اثبات شده برای پیشبرد کسب و کارهاست. تلاش کردم تا براساس اونچه که تجربه کرده‌ام در مورد مزایا و معایب بازاریابی محتوا صحبت کنم. امیدوارم مفید بوده باشه.