هدلاین یا همون عنوان مطلب، اولین و اساسیترین چیزیه که در کنار تصویر شاخص میتونه کاربر یا بازدیدکننده رو به خودش جلب کنه. در واقع انتخاب یک هدلاین یکی از چالش برانگیزترین بخشهای تولید محتوا به حساب میآد و خلاقیت و شناخت خوبی از مخاطب میخواد تا بتونیم یه هدلاین جذاب و گیرا بنویسیم. توی این بلاگ پست میخوام با ۴ تا تکنیک یا نکته آشناتون بکنم تا بتونید هدلاینهای بهتری رو بنویسید و سعی کنید که ذهن مخاطب رو با این هدلاینها درگیر کنید. هدف نهایی از نوشتن چنین هدلاینهایی جذب کردن مخاطب و وادار کردن اون به مطالعه ادامه مطلب و درگیر شدن با کانتکس هستش.
تکنیکهای نوشتن عنوان مطلب
قبل از هر چیزی اینو بگم که این تکنیکها رو یکجا با همدیگه و به صورت ترکیبی نباید استفاده کنید چون تعارض پیش میآد بینشون. هر کدوم از این تکنیکها رو هم باید در چهارچوب خودش به کار ببرید و ممکنه مثلا تکنیک اول به درد یک وبلاگ رسمی نخوره و بهتر باشه از تکنیک دوم استفاده کنید. یا مثلا تکنیک سوم فقط روی شبکههای اجتماعی جواب میده و به درد وبسایت نمیخوره. در نتیجه عاقلانه تصمیم بگیرید که از کدومشون، کجا استفاده کنید.
۱- روی کنجکاوی مخاطب سرمایهگذاری کنید
با استفاده کردن از یک هدلاین رمزآلود سعی کنید تا کنجکاوی کاربر یا مخاطبتون رو به حد اعلا برسونید. یه بحثی هستش میگن که Mystery Or History? که در بیشتر مواقع جواب همون Mystery هستش. خیلی واضح بگم اینه که کاربر بیشتر وقتا دوست داره وارد یه بازی بشه که معلوم نیست دقیقا نهایتا به چیزی قراره برسه. این دسته از مخاطبین رو باید براساس اون پلتفرم و قسمتی که دارید براشون مینویسید نشانه بگیرید. مخاطبی که برای پیدا کردن یک مطلب آموزشی سر راست وارد وبسایت شما شده ممکنه که از اینجور هدلاینها خوشش نیاد.
مثال: برنده مسابقه فردا کیه؟
مثلا اگه یک وبسایت ورزشی داشته باشید و مخاطبینتون هم توی تب و تاب فوتبال و… باشن با دو حالت از کنجاوی روبرو میشن. مسابقه فردا منظور کدومه؟ خب کی برنده میشه براساس آنالیز و بررسی اینا؟
۲- واضح و صریح بنویسید
یه هدلاین واضح و صریح در واقع به صورتی نوشته میشه که نتیجه کلی مطلب رو به کاربرش بگه و خیلی خودمونی بگم قرار نیست توی این تکنیک مخاطب رو بپیچونیم. چنین هدلاینی مستقیما به کاربر میگه که توی مطلب چه چیزهایی وجود داره و در نهایت چه محتوایی رو قراره مشاهده بکنه. برای وبسایتهایی که مخاطبینش جدیتر هستند و هدفمندتر از حالت قبلی وارد وبسایت میشوند این تکنیک میتونه کاربردی باشه.
مثال: آموزش نصب وردپرس روی لوکال هاست
اگه یه وبسایت آموزشی داشته باشید و از این هدلاین استفاده کنید میتونید هم بهتر کاربر رو جذب کنید و هم سریعتر نیازمندیهاشون رو حل کنید.
۳- قدرت کلمات در نوشتن را در نظر بگیرید
توی هر زبونی یکسری کلمه وجود داره که بسته به ناخودآگاهی جمعی کاربران و بازدیدکنندگان از قدرت و سطح نفوذپذیری بیشتری برخوردار هستند. این موضوع بیشتر یک مقوله روانشناسیه و باید حتما مطالعه خوبی روی این بخش از هدلاین نویسی مطالعه بشه. استفاده از کلمات و جملاتی که به کاربرتون شوک وارد میکنه میتونه خیلی اونا رو درگیر بکنه.
مثال: معاون رئیس جمهور عراق به قتل رسید
ببینید بین کلمات ترور، کشته و قتل یک اشتراک مفهومی وجود دارد اما هر کدوم این کلمات از قدرت متفاوتی برخوردار هستند که در نهایت باعث میشن سطح جذابیت و گیرایی متفاوتی داشته باشه.
۴- باور مخاطبین رو به چالش بکشید + قلقلکشون بدید!
تصور کنید برای مدت طولانی X به عنوان بهترین محصول به مخاطبین معرفی شده و اگه از مخاطبین هم بپرسید میگن که براساس تجربیاتمون X بهترین محصوله. حالا تصور کنید که با معرفی یک محصول جدید قصد دارید این باور رو نابود کنید. همین موضوع رو روی یکی از مقالات وبسایت راکت امتحان کردم و بازدید 100 هزاری گرفت در حالی که مخاطبین مقالات راکت در ماه حول و حوش ۲۰ هزار نفر هستند. لینکش رو توی مثال زیر میارم:
مثال: Fleet رقیبی جدید برای VSCode
برنامهنویسها و توسعه دهندگان خیلی وقته که میدونن VSCode بهترین ویرایشگر دنیاست و رقیبی براش وجود نداره ولی وقتی چنین هدلاینی رو دیدن با خودشون گفتن مگه میشه؟ بذار ببینیم چیه؟
جمعبندی
هر کدوم از تکنیکهایی که گفته شد در شرایط مربوط به خودش میتونه استفاده خیلی خوبی داشته باشه. انتخاب تکنیک اشتباه برای هر پلتفرمی میتونه نابود کننده باشه! نگید نگفتم ها!